معنی ایست قلبی

حل جدول

ایست قلبی

توقف ناگهانی ضربان قلب

بیماری ها

ایست‌ قلبی‌


ایست‌ قلبی‌ عبارت‌ است‌ از فقدان‌ کامل‌ پمپ‌ کردن‌ خون‌ توسط‌ قلب‌. تأخیر در درمان‌ این‌ حالت‌ حتی‌ برای‌ 5-3 دقیقه‌ ممکن‌ است‌ باعث‌ مرگ‌ یا آسیب‌ دایمی‌ مغز شود. بروز این‌ حالت‌ تا سن‌ 45 سالگی‌ در مردان‌ بیش‌ از زنان‌ است‌، اما پس‌ از آن‌ برابر است‌.
علایم‌ شایع‌
منگی‌ کوتاه‌مدت‌، و به‌ دنبال‌ آن‌ غش‌ کردن‌ و از دست‌ دادن‌ هوشیاری‌
نبض‌ لمس‌ نمی‌شود. تنفس‌ نیز معمولاً متوقف‌ می‌شود.
پوست‌ به‌ رنگ‌ آبی‌ ـ سفید در می‌آید. مردمک‌ها نیز گشاد می‌شوند.
تشنج‌
گاهی‌ از دست‌ رفتن‌ کنترل‌ ادرار و مدفوع‌. غش‌ کردن‌ ساده‌ در نگاه‌ اول‌ ممکن‌ است‌ شبیه‌ ایست‌ قلبی‌ به‌ نظر آید، اما در غش‌ کردن‌ ساده‌، نبض‌ وجود دارد و تنفس‌ قطع‌ نمی‌شود.
علل‌
نامنظمی‌های‌ ضربان‌ قلب‌
حمله‌ قلبی‌ (انفارکتوس‌، بیماری‌ تصلب‌ شرایین‌ قلب‌)
فقدان‌ گردش‌ خون‌ و شوک‌ عمیق‌ ناشی‌ از خونریزی‌ یا عفونت‌ شدید
فقدان‌ اکسیژن‌ ناشی‌ از غرق‌شدگی‌، خفگی‌، یا بیهوشی‌
تغییرات‌ عمده‌ در ترکیب‌ الکترولیتی‌ خون‌، مثلاً به‌ هم‌ خوردن‌ تعادل‌ پتاسیم‌ یا مایعات‌
عوامل‌ افزایش‌دهنده‌ خطر
استرس‌
دیابت‌ شیرین‌
مصرف‌ داروهایی‌ مثل‌: ـ دیژیتال‌. حتی‌ افزایش‌ خفیف‌ غلظت‌ این‌ داروی‌ قوی‌ در خون‌ می‌تواند ریتم‌ قلب‌ را دچار اختلال‌ کند. ـ ادرارآورها (دیورتیک‌ها). این‌ داروها می‌تواند باعث‌ کاهش‌ پتاسیم‌ خون‌ شوند. ـ آدرنالین‌ یا هر دارویی‌ که‌ فشار خون‌ را در یک‌ بیمار قلبی‌ افزایش‌ دهد، از جمله‌ داروهایی‌ که‌ جهت‌ سرماخوردگی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرند، و قرص‌ها و اسپری‌ها جهت‌ رفع‌گرفتگی‌ بینی‌ (ضداحتقان‌ها)
مصرف‌ مواد مخدر، به‌خصوص‌ کوکایین‌ و مواد مخدر تزریقی‌
پیشگیری‌
در صورت‌ بروز هر یک‌ از مشکلاتی‌ که‌ در قسمت‌ علل‌ ذکر شد، باید فوراً درمان‌ لازم‌ انجام‌ شود.
اگر مبتلا به‌ بیماری‌ قلبی‌ هستید، تا حد امکان‌، اطلاعات‌ خود را در مورد تمام‌ داروهایی‌ که‌ دریافت‌ می‌دارید، از جمله‌ داروهای‌ بدون‌ نسخه‌، افزایش‌ دهید.
ترتیبی‌ فراهم‌ آورید که‌ اعضای‌ خانواده‌ و دوستان‌ نزدیکتان‌ احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ (CPR) را فرا بگیرند.
عواقب‌ مورد انتظار
کسانی‌ که‌ در نزدیکی‌ فرد باشند و آموزش‌ لازم‌ در زمینه‌ تشخیص‌ ایست‌ قلبی‌ و انجام‌ احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ را دیده‌ باشند، اغلب‌ می‌توانند ضربان‌ قلب‌ را باز گردانند. اما نتیجه‌ نهایی‌ به‌ علت‌ زمینه‌ساز ایست‌ قلبی‌ بستگی‌ دارد. به‌ محض‌ بازگشت‌ ضربان‌ قلب‌، فرد را باید به‌ نزدیکترین‌ مرکز اورژانس‌ انتقال‌ داد. امکان‌ دارد ایست‌ قلبی‌ مجدداً باز گردد.
عوارض‌ احتمالی‌
مرگ‌ یا آسیب‌ دایمی‌ مغز در صورتی‌ که‌ نتوان‌ پمپاژ قلب‌ را در عرض‌ 5-3 دقیقه‌ به‌ راه‌ انداخت‌.
اشتباه‌ گرفتن‌ غش‌ کردن‌ یا سایر علل‌ از دست‌ دادن‌ هوشیاری‌ با ایست‌ قلبی‌. پیش‌ از آغاز احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌، نبض‌ بیمار را در گردن‌ بررسی‌ کنید.
درمان‌

اصول‌ کلی‌
به‌ همراه‌ اعضای‌ خانواده‌تان‌ احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ (CPR) را فرابگیرید. برای‌ اطلاعات‌ بیشتر با نزدیکترین‌ مرکز بهداشتی‌ یا بیمارستان‌ تماس‌ حاصل‌ کنید. با فراگیری‌ احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ ممکن‌ است‌ بتوانید جان‌ یک‌ نفر را در آینده‌ نجات‌ دهید.
اگر مشکل‌ قلبی‌ دارید، یا در خطر بروز مشکل‌ قلبی‌ هستید، یک‌ گردن‌آویز یا دست‌بند مخصوص‌ همراه‌ داشته‌ باشید تا در مواقع‌ اورژانس‌ بتوان‌ به‌ سرعت‌ به‌ مشکل‌ شما پی‌ برد.
داروها
پس‌ از اینکه‌ با احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ ضربان‌ قلب‌ برگشت‌، از اکسیژن‌ اگر در دسترس‌ است‌ استفاده‌ کنید (اکسیژن‌ اورژانس‌ ممکن‌ است‌ در مغازه‌ جوشکاران‌ موجود باشد).

فرهنگ عمید

ایست

ایستادن
(اسم، شبه جمله) فرمانی که برای دستور توقف به کار می‌رود، بایست، بر جای خود بمان،
(اسم، شبه جمله) (نظامی) فرمانی که برای توقف از طرف فرمانده به سربازان داده می‌شود،
(اسم، شبه جمله) فرمانی که مٲمور راهنمایی ‌و رانندگی برای توقف به‌وسایل نقلیه می‌دهد،
(اسم مصدر) (پزشکی) توقف عمل یکی از دستگاه‌های حیاتی بدن: ایست قلبی، ایست مغزی،
(اسم مصدر) توقف،

لغت نامه دهخدا

ایست

ایست. (اِمص) توقف. سکون. وقفه. مکث:
نیستشان از جست وجو یک لحظه ایست
از پی همْشان یکی دم ایست نیست.
مولوی.
که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست.
سعدی.


قلبی

قلبی. [ق ُل ْ ل َ بی ی] (ع ص) حیله ساز ماهر در تقلب. (منتهی الارب). حیله گر که در زیرورو کردن امور بصیرت دارد. (اقرب الموارد). رجوع به قُلَّب شود.


ایست کردن

ایست کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) توقف کردن.


ایست واستر

ایست واستر. [س َ] (اِخ) رجوع به ایسدواستر شود.

فارسی به عربی

قلبی

صادق، عصیر، قلبی


ایست

اقامه، تعلیق، توقف، فتره، کدر، وقف

عربی به فارسی

قلبی

وابسته بدل , قلبی , فم المعدی , صمیمانه , دلچسب , مقوی

فرهنگ معین

ایست

(شب جم.) (اِ.) ایستادن، توقف، نقطه توقف (موسیقی)، فرمان توقف.، ~ بازرسی محل ایستادن مأموران که وظیفه بررسی و تفتیش را بر عهده دارند، (اِمص.) توقف ناگهانی قلب. [خوانش: [انگ.]]

مترادف و متضاد زبان فارسی

ایست

توقف، درنگ، سکته، مکث، وقفه

فرهنگ فارسی هوشیار

ایست

توقف، سکون، وقفه، مکث

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

ایست

Abschnitt (m), Bleiben [verb], Periode (f), Punkt (m), Zeitraum (m), Anhalten, Aufhalten, Aufhören, Einhalten, Halt (m), Halt

معادل ابجد

ایست قلبی

613

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری